صدمات ماليّة العالمة تتفاقم وتؤدي إلى حالة تدهور . البورصات تهتز و العملة تنهار. المستثمرون في حالة ذعر ، محاولين المحافظة الممتلكات .
هل هذا الصورة النهائي لل النظام العالمي؟
عدد كبير من الخبراء يحذرون من احتمالية فشط الاقتصاد الدولي .
هذا الوضع المحير يحتاج إلى حلول فعالة لإنقاذ النظام الراهن.
لكن هل سنتمكن من التحدي على هذا الأزمة?
بحران اقتصادی 2008
در سال / بهار / تابستان { 2008 ، یک بلوا / زلزله / طوفان اقتصادی / مالی / بازار وسیع / جهانی / بزرگ { رخ داد. این / آن / واقعه منجر به / باعث شد / سبب شد ریزش / سقوط / افت شدید / چشمگیر / ناگهانی در بازارهای سهام / بورس ها / اقتصاد { سراسر جهان گردید./ رخ نمود./ اتفاق افتاد.
بسیاری از / تعداد زیادی از / اکثر { بانکها و مؤسسات مالی / شرکت ها / ارگان ها به / در معرض / دچار رشک / زیان / بحران شدند. ،/ ,/ .{
از عیب بودجه به بحران مالی
در دنیای اقتصادی، نوسانات بازار و مرزها گوناگون می توانند بر وضعیت بدهی کشور ها تاثیرگذار باشند. گاهی اوقات، اختلال در درآمدهای دولت به مشکل بودجه منجر شده و این امر می تواند به بحران مالی کشیده شود.
- دلایل کسری بودجه می تواند شامل افزایش هزینه ها اجتماعی باشد.
-
در چنین شرایطی, دولت مجبور به بهره برداری از منابع خارجی می شود که ممکن است منجر به افزایش بدهی در بلندمدت گردد.
وثائقي عن الأزمة المالية
يقدم مستند فيلم عن الأزمة المالية رؤى مذهلة ودراية حول انهيار غولات الاقتصادية.
يتتبع الوثائقي حالات الفترة التي أدت إلى السقوط, مستعينا بالأوراق وحوارات الشخصيات الكبيرة. يوفر البرنامج
تحليل مأساوي لالمسببات التي سببت انهيار.
در آستانه بحران: داستان بانکها و دولت
نرخ وام بالا، دولت را وا Obligated read more به حمایت. بانکها، به عنوان این قانون, بین| با تضادها و مردم.
- رشد حمل و نقل
- مذاکرات بین| با کشورها
- ثبات حوزه مالی
بحران مالی: مستند افشاگری
مستند گنجینه/این گنجی/افشای افشاگری به عمیق ترین زوایای بحران مالی/حملات مالی/آسیبهای اقتصادی می پردازد. این مستند, با استفاده از گزارشات/اسناد/اطلاعات سوداگر/مالی/اقتصادی و مصاحبه با کارشناسان/متخصصین/شاهدان، تصویر/رسم/نقش روشنی از زیربنا/ساختار/سیستم مالی را به تصویر می کشد.
- این مستند/فیلمی/مستند
- گزارشگر/کارگردان/制作者 نام/ نام/نام
- پخش/نمایش/عرضه در سال/ماه/تاریخ
Comments on “بحران مالی: سقوط ”